تولد
علیالنقی در نیمه ذی الحجه ۲۱۴ قمری در روستای صریا در نزدیکی مدینه به دنیا آمد. پدرش امام نهم شیعیان، ابوجعفر محمد التقیالجواد بود. مادرش بنا به برخی منابع ام الفضل دختر المامون و بنا به برخی دیگر ام الولد بود که سمانه یا سوسن خوانده میشد که اصالت مغربی داشت، البته نام مادرش مدنب، حدیث و غزال هم ذکر شدهاست. روایت اخیر محتملتر است چون بنا به برخی تواریخ ازدواج محمد بن علی و ام الفضل در ۲۱۵ هجری رخ داد.
زندگی
در زمان کشته شدن پدرش محمد بن علی در بغداد در مدینه حضور داشت و همچون او در کودکی و هشت سالگی به امامت رسید. مطابق وصیت پدرش او وارث داراییهای پدر پس از سپریشدن صغر سن میشد. پیروان محمد بن علی اکثرا امامت او را پذیرفتند؛ اما بعدها گروه کوچکی برادرش موسی را امام دانستند. این گروه پس از آنکه موسی خود را از آنان جدا کرد دوباره پیرو علی بن محمد گشتند.
وی پیش از خلافت متوکل در آرامش در مدینه میزیست. متوکل عباسی برای آنکه بنیان خلافت –به عنوان یک نهاد سنیمذهب– را محکم کند دشمنی آشکاری را با شیعیان آغاز کرد و شروع به آزار و اذیت آنان نمود. خلافت متوکل و سیاست ضد علوی او برای علی سختیهایی به بار آورد. پس از خلیفه شدن متوکل، حاکم مدینه، عبدالله بن محمد بن داود هاشمی، نامهای به متوکل نوشت و به او در مورد فعالیتهای علی و پیروانش هشدار داد. او نوشت که علی در خانهاش پول، سلاح و نوشتههای ممنوعه نگهداری میکند . در جواب علی نامهای به متوکل در دفاع از اتهامات و شکایت از حاکم مدینه نوشت. متوکل حاکم مدینه را خلع و علی را از بالاترین احترام و اعتماد خود مطمئن کرد، ولی از او خواست که با خانواده و خدمه به درگاه او نقل مکان کند. علی بن محمد در مدینه توانست به خوبی نقش رهبری شیعیان را ایفا کند و به همین دلیل متوکل در سال ۲۳۳ یحیی بن هرثمه را مأمور انتقال وی به سامرا کرد. وقتی یحیی وارد مدینه شد مورد مخالفت مردم قرار گرفت و در ابتدا گفت هیچ خطری او را تهدید نمیکند. وقتی علی بن محمد به بغداد رسید مردم بسیاری جمع شدند نا او را ببینند و فرماندار اسحاق بن ابراهیم طاهری به ملاقات او آمد و تا پاسی از شب نزد او ماند. وی در ۲۳ رمضان ۲۳۳ وارد سامرا شد. خلیفه فوراً وی را به حضور نپذیرفت ولی فردای آن روز خانهای را برای اقامت او اختصاص داد. علی بن محمد بقیه عمرش را در سامرا ماند. از وی نقل شده که او داوطلبانه به سامرا آورده نشده ولی از آنجا که کیفیت آب و هوا را میپسندد فقط به خلاف میل خود آنجا را ترک خواهد کرد. به نظر میرسد او احترام خلیفه را جلب کرده بود و اگرچه تحت نظر بود آزاری به او نرسید. وی به خاطر تقوا و فروتنی اش مورد احترام بسیاری بود. نسب العسکری او به دلیل منطقه عسکر سامرا ست.
از برجستهترین اصحاب و شاگردان علی بن محمد میتوان نام اینان را ذکر کرد:
در سامرا، علی بن محمد اگرچه به طور مستمر تحت نظر بود، میتوانست آزادانه در شهر بگردد و با طبقه بالای جامعه ارتباط برقرار کند. او آشکارا قادر بود ارتباط مستمری با نمایندگانش را حفظ کند، که مامور رساندن نامهها و دستورها و جمعآوری خمس شیعیان بودند. وی بعدها در سامرا چندین خانه خرید. حامد الگار میگوید سختگیریهای متوکل عباسی باعث تقیه کامل و ناپیداییاش از جامعه شد. رسالهای در خصوص اختیار انسان و چند متن و اظهار کوتاه (حدیث) به او نسبت داده میشود و توسط ابن شعبه حرانی ذکر شدهاند. زیارات جامعه کبیره و غدیریه نیز منسوب به اوست.
مرگ
علی بن محمد سرانجام به دستور معتز در روز ۳ رجب سال ۲۵۴ قمری در ۴۱ سالگی در زندان کشته شد. مدت امامت علی بن محمد ۳۳ سال بود. بنا به سنت شیعه او مسموم شد. ابن بابویه گفتهاست که او توسط متوکل، یا معتمد مسموم شد، گرچه هیچ یک از این دو در زمان مرگ او خلیفه نبودند. گرچه مقاتل الطالبین او را جزو شهدای علوی قید نمیکند.
خلیفه معتز، برادرش ابو احمد موفق را برای نماز میت او فرستاد. وقتی جمعیت عظیم مردم برای عزاداری جمع شدند، پیکر او به خانهاش که او از دلیل بن یعقوب مسیحی خریدهبود بازگرداندهشد و آنجا به خاک سپردهشد. پسرش ابوجعفر، که به نقلی در ابتدا جانشین او در امامت به شمار میرفت پیش از او در سامرا درگذشتهبود. دو پسر دیگر او - حسن، که جانشینش شد - و جعفر از او باقی ماندند. بنا به اعتقاد شیعیان علی النقی، جانشینی پسرش حسن عسکری را حتی قبل از تولد او و همچنین در پاسخ به شیعیان درباره امامت پسرش محمد، ضمن رد امامت محمد، به شیعیان یادآوری کرده و او را پسر بزرگتر خود نیز خواندهاست. شیعیان همچنین معتقدند که بر جنازه وی پسرش حسن نماز گذاردهاست و در اعتقاد شیعه بر جنازه امام معصوم، تنها جانشین او نماز میگذارد.[نیازمند منبع] باب او محمد بن عثمان العمری بود که پدرش عثمان بن سعید وکیل و باب امامان هشتم و نهم بود. شیعه اثنی عشری پسر او حسن را به امامت به رسمیت شناخت. گرچه گروهی دیگر معتقد بودند پسرش محمد که پیش از او درگذشته بود امام پنهان است. احتمالاً محمد بن نصیر نمیری که به علی النقی نسبت ربوبیت داد و مدعی شد باب و پیامبر او ست به این گروه مرتبط بودهاست. او بنیانگذار فرقهای از غلات شیعه به نام نصیریه شمرده میشود.
کرامات
روایات شیعه کرامات بسیاری را به علی بن محمد الهادی نسبت میدهد. تعداد این کرامات بهویژه برای علیالنقی بیشتر از سایر امامان شیعه ذکر شدهاست. به طور خاص او چنین توصیف شده که؛
- دانش زبانهای ایرانیان، اسلاوها، هندیان و نبطیان، علاوه بر از پیش دانستن طوفانها و پیشگویی مرگها و دیگر رخدادها به او اعطا شدهبود.
- گفتهشده او متوکل را لعنت کرد و مرگ او را سه روز پس از این که خلیفه او را تحقیر کرده بود (با دستور دادن به او، به همراه هاشمیان و دیگر بزرگان، که از اسب پیاده شوند و جلوی او و فتح بن خاقان پیاده راه بروند) یا زندانی اش کرده بود پیش بینی کرده بود.
- در حضور متوکل، او با گذاشتن زنی که به دروغ میگفت زینب دختر حسین بن علی است در لانه شیر برای اثبات این که شیرها به بازماندگان علی آسیب نمیزنند، نقاب از چهره او برداشت.
- او شیری را که بر یک فرش نقش بسته بود زنده کرد و آنرا واداشت تا یک شعبده باز هندی را که به دستور متوکل، سعی کرد با حقههایش به او بی احترامی کند ببلعد؛
- مشتی ماسه و سنگ را برای یک پیرو فقیرش به طلا تبدیل کرد.
بمبگذاری در حرم
در ۳ اسفند ۱۳۸۴، یک بمبگذاری در حرم عسکریین، به مقبره هادی و پسرش حسن عسکری آسیب فروانی زد، حمله دیگری نیز در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ انجام شد که منجر به تخریب دو مناره حرم شد.
آهنگ جنجالی
شاهین نجفی، خواننده رپ فارسی آهنگی را با نام نقی، در اردیبهشت ۹۱ منتشر کرد که جنجالهایی را برانگیخت، همزمان حکمی فقهی از آیت الله صافی گلپایگانی مرجع تقلید شیعیان در ایران منتشر شد که حکم اهانت کنندگان به امام را همان حکم مرتداعلام می نمود. اگرچه این حکم اساس متعلق به قبل از انتشار آهنگ شاهین نجفی بود، برخی تصور کردند این همان حکم به قتل شاهین نجفی است. این در حالی است که در فقه شیعه بین حکم و فتوا تفاوت روشنی وجود دارد. پس از این جنجال رسانه ای بسیاری تصور کردند حکم قتل شاهین نجفی صادر شده است و در پی آن، شاهین نجفی تحت حفاظت امنیتی قرار گرفت. بسیاری از شخصیتهای دینی و مذهبی و حتی مخالفان جمهوری اسلامی مانند دکتر عبدالکریم سروش نیز این اقدام شاهین نجفی را تقبیح کردند. پس از این واکنشها شاهین نجفی تلاش کرد به نوعی کار خود را توجیه نماید و اعلام کرد ترانه نقی بهانهای برای بیان معضلات اجتماعی بودهاست.
موضوعات مرتبط:
برچسبها: